دقایقی که ازکنارم می گذرند------------------------------روزهارا کنار پنجره می نشینم همراه دقایقی که به کندی ازکنارم می گذرندباچشمانی که هیچگاه پلک نمی زندروبروی گذرگاهی که گاهیازان می گذری شتابناک وسراسیمه وهنگامی که رویای دیدارت چشمانم را به آرامی می بنددعینکم را کنارپنجره می گذارم تا تو اگر آمدی ببینی چشم های به دردوخته ی عاشقی را که درپشت دیوارهای انتظار خیالت را در آغوش گرفته است محسن بافکرلیالستانینقل از:این یک سلام عاشقانه است .گزینه ی عاشقانه های شاعران معاصر.به کوشش کریم رجب زاده .انتشارات جیحون.چاپ 92 بخوانید, ...ادامه مطلب