شعر ها و یادداشت های محسن با فکر

متن مرتبط با «اسباب» در سایت شعر ها و یادداشت های محسن با فکر نوشته شده است

اسباب کشی غم انگیز

  • اسباب کشی غم انگیزمحسن بافکرلیالستانیقسمت اولچندماهی میشدکه به طورکاملا پنهانی،باخودم درگیربودم .هرچه فکرمیکردم،نمی توانستم ،بدون اینکه آرامش عایله ام رابه هم بریزم،راهی راپیداکنم ،تاخودراازاین مخمصه ،نجات بدهم.مستاجرپیروجهاندیده ی من ،به مانندشطرنج بازماهری ،که دربرابرحریف جوان وکم تجربه اش ،تمامی راههای حرکت اورابسته وبه مات شدن قریب الوقوع او،اطمینان یافته باشد،یکی پس ازدیگری پیشنهادهایش راطرح میکرد؛....خانه رابه من بفروش.میخواهم،باملک من که درکنارخانه ات قرارگرفته،یکی اش کنم.آنوقت تو میتوانی باپول آن ،مشکلت راحل کنی.او ،اکنون مدت شش ،هفت سالی میشد،که چه درخانه ی من وچه درخانه ای که پیشتر،خریداری کرده وبعدازگذشت چندسال به سی برابرفروخته بود،می زیست.اما،مدت ها قبل ازآنکه باروبنه ی خودراواردمحل کرده وبه افتخارهمسایگی وهم محلی بودن اهالی،نایل آید،ازطریق دلالان وواسطه های خرید وفروش زمین ،مانندمارکوپولو،پایش به این سرزمین بکرونامکشوف رسیده بود وباخرید ارزان چندقطعه زمین وحفظ آن تاامروز،مزه ی انباشتگی نسبتانجومی ثروت ومال راچشیده بود.میگفت"...سالهای سال،درخارج ازکشوربودم وحقوقم رابه صورت دلارمیگرفتم.گاهی هم مدارک عالی دانشگاهی خودرابه رخ من میکشیدودرتمام این زمینه ها ،سواهدومدارک لازم رانیزارائه میکرد.جالب تروشگفت انگیزتراینکه،ادعای انجام مبارزات سیاسی درسالهای بسیاردوررامیکرد وازسابقه ی عضویت خود،دراین یاآن حزب ملی ومیهنی،سخن ها وخاطرات زیادی میگفت.خلاصه اینکه ،گرفتارحریف جهاندیده وزرنگی شده بودم.موضوع پیشنهادخریدخانه ی من نیز ،چیزی نبودکه برای اولین بار،مطرح کرده باشد.درطول این چهارسالی که ازسکونت اودراین خانه میگذشت،بارها،سعی دروسوسه ی فروش خانه ازطرف من به خودراداشت"....میت, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها