جیحون شد

ساخت وبلاگ

.
--------------------------------------------
زگریه بستر یاران چو رود جیحون شد
پر پرنده شکست وسپیده محزون شد

شهاب سان بدرخشید لحظه ای وگذشت
هزار شام سیه زین مرور گلگون شد

نه من غمینم ویاران که بیقرا رانش
تمام جنگل ودریا ودشت وهامون شد

مرا که مصلحت عشق تیره کرد ایام
زموج خیز بلا دیده جامی ازخون شد

به ناله آمده اینک رباب وبربط ونی
حزین ازاین غم سوزنده عود وقانون شد

تو درمدار وجود آن خزانه ای بودی
که ازتو رنجبری صد چومن چو قارون شد

ازاین سموم که برباغ وسبزه ها رفته ست
زدل قرار وزکف اختیار بیرون شد

هر آنکه عاشق آیین داد ودانش بود
اسیر پنجه ی بیداد چرخ وارون شد

شفق نشست به خون یار مو پریشان کرد
چو مجمری دل ما غرق آتش خون شد

همیشه برلب من نغمه های شیرین بود
زسوگ تست گر این شعر تلخ مضمون شد

محسن بافکرلیالستانی

شعر ها و یادداشت های محسن با فکر ...
ما را در سایت شعر ها و یادداشت های محسن با فکر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1mohseenbafekr0 بازدید : 101 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 13:55